معنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن صود، منظور، لُبِ مطلب، متن، فحوا، مفاد، مفهوم، مضمون، پیام، مطلب، محتوا، مدلول، لُبِ کلام، اصل قضیه، مهمترین بخش، ایده، موضوع تدا
معنی داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ] معنی داشتن، معنا داشتن، حاکیبودن نمودن، نشانه بودن، دلالت کردن مهم بودن
معنی نداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ل] معنی نداشتن، بیسروته بودن منظوری نداشتن، یاوه گفتن، حرف مفت زدن، چرند گفتن، سفسطه کردن
معیّنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود معیّن، حادث، خاص، ازپیشتعیینشده، چنان وضعی، وضعیتی، محیطی، مجاور منوط، مشروط، موکول، مرتبط، مربوط، مناسب، مقتضی اتفاقی، متعاقب محدود
معین نبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال معین نبودن، نامعلوم بودن، بستگیداشتن، دوپهلو صحبت کردن شکایجاد کردن منتظر بودن
نوآوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، خلاقیت، ابتکار، ابتکار عمل، ابداع، اختراع، قوۀ تخیل، تخیل، آفرینش، خلقت، تولید نوی، تازگی، اصالت فردیت، آنرمال بودن سابقه نداشتن، عدم تشابه رَویه
غیرآلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ] غیرآلی، معدنی، کانی آذرین، آتشفشانی، رسوبی مرمری (مرمرین) سفالی صنعتی سنگی، خاکی ◄ زمینی
کانیهافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی کانیها، مواد معدنی، معدنیات، مواد غیرآلی، املاح سنگ، سنگمعدن▼، صخره سنگ مرمر، سنگ آذرین، خارا، گرانیت، سنگ رسوبی، تراورتن، سنگپا، سنگ چخماق، آت
معنی داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ] معنی داشتن، معنا داشتن، حاکیبودن نمودن، نشانه بودن، دلالت کردن مهم بودن
معنی نداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ل] معنی نداشتن، بیسروته بودن منظوری نداشتن، یاوه گفتن، حرف مفت زدن، چرند گفتن، سفسطه کردن