معنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن صود، منظور، لُبِ مطلب، متن، فحوا، مفاد، مفهوم، مضمون، پیام، مطلب، محتوا، مدلول، لُبِ کلام، اصل قضیه، مهمترین بخش، ایده، موضوع تدا
معناییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ی، لغوی، تحت اللفظی، نمادین زبانشناسانه استعاری، معنوی مرادف، مترادف، هممعنا، متداعی، مشابه، شبیه متضاد
حرکت معنادارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ت معنادار، زبان کرولال پانتومیم لحن، نحوۀ صحبت، زبان بدن، نحوۀ ایستادن، سرووضع تکان سر، اشاره، علامت، چشمک، نگاه، ایما
حرکت معنادارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ت معنادار، زبان کرولال پانتومیم لحن، نحوۀ صحبت، زبان بدن، نحوۀ ایستادن، سرووضع تکان سر، اشاره، علامت، چشمک، نگاه، ایما
معنیدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ار، معنادار، بامحتوا، پُربار، پُرباد، پُرمغز، مغزدار، پرمحتوا، پرمعنی، کنایه دار، آبستن حوادث مهم
معنی داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ] معنی داشتن، معنا داشتن، حاکیبودن نمودن، نشانه بودن، دلالت کردن مهم بودن
شبیهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه شبیه، مشابه، مانند، همانند، قابل قیاس مترادف، مرادف، هممعنا، متداعی [◄ معنایی 514] متحدالشکل، متشابه، متناظر، معادل همتا، همطراز خویشاوند تقریبی،
یعنی [مثال]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم مثال]، [برای مشخص کردنمورد]، بهزبان خلاصه، بهعنوان مثال، مثلاً بالجمله ≠ یعنی [توضیح معنا]