معشوقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی عمر، معشوقه، دلدار، لیلی، شیرین، عذرا، منیژه، ویس، ژولیت، همسر، سوگلی، محبوب، محبوبه، عزیز گل، پروانه مترس، طرف
مشوّق [شخص]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه [شخص]، برانگیزنده، مُصرّ، سمج، خاطرجمع سخنور، فصیح، ظریفطبع مالیخولیایی سرزنده
چیز متغیّرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ر، معشوق، پروتئوس، رنگعوضکن، بوقلمون، اختاپوس، منظرۀ متغیر، منظره چیز شکلپذیر، موم، گل کوزهگری، سیال، مایعات باران بهاری، فلک، حرکت بختواقبال،
عزیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ز، محبوب، محبوبه، دردانه، نورچشم، عشق، نازنین، معشوق عسل، شیرین، فرشته طلا، جواهر بره، سوگلی بت، صنم جان، تخم چشم نازدانه، نازپرورده، یک
جناب قدسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب دس، خدا، جناب حق، حضرتدوست، جضرت حق دوست، یار، معبود، معشوق، محبوب، کمال نیستان مقصد وحدت منزل سیمرغ، سیمرغ
زنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، دوشیزه، بانو، خانم، خاتون، مادر سیده، حاجخانم بیبی، باجی، کدبانو، خانهدار، ملکه، عروس، سوگلی زوجه، همسر، عیال، هوو، جاری خواهر، همشیره، آبج