تخفیفدادن [مجازات]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات [مجازات]، معذور داشتن، کاستن اهمیت جرم، بهانهرا قبول کردن، موجه کردن، موجه دانستن، مبرا دانستن، تبرئه کردن، بخشیدن، سبکنشان دادن
معاففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ت] معاف، بخشوده معذور، مصون، ناپاسخگو، مستقل معاف ازحقوق گمرکی، دیوتیفری، رایگان غیرمشمول، مستثنی
عفوشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ، بخشوده، بخشیدهشده، معذور، معاف آمرزیده، مغفور، مرحوم، شادروان، جنتمکان، خلدآشتیان، طابثراه
معافیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات یت، بخشودگی، عدم تعهد، معذوریت، مصونیت، کاپیتولاسیون، اجازه، بهانه، تبرئه امان، زنهار، زینهار خدمات رایگان
[اسم] حمایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ] حمایت، دفاع، پشتیبانی، پناه دفاع، مدافعه، نمایندگی، وکالت، استیفای حقوق، اثبات حقانیت، دفاع ازحقوق دیگری، اعتبار دیگری را برگرداندن، رفع اتهام