متداومفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، مسلسل، بیوقفه، مداوم، پیوسته، دائم، گردشی، مستمر، بیانقطاع، بدون وقفه، بیامان دنبالهدار، ادامهدار، پشتدار، سریال، مکرر پیاپی، پیدرپی، یکبند
خوددارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام معتدل، خجالتی، شرمگین، منظم، مقیّد ریاضتکش، پرهیزگار، ممسک اجتنابکننده، فراری
تعدیلکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت یلکننده، معتدلکننده میانجی التیامبخش، تسکیندهنده مهارکننده، افسار، کمند
ملایمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ملایم، معتدل، متعادل، منعطف معقول، بههنجار، میانهرو تهییجناپذیر، صبور، موقر، ساکت معدل، تعدیلکننده
آرام کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام آسوده کردن، معتدلکردن، آب برآتش زدن، آب برآتش کسی ریختن، تسکین دادن، متوقف کردن، آشتیدادن، بهبود دادن آرامشبخشیدن، آرام دادن، اطمینان دادن (بخش
تخفیف دادن [درد]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ن [درد]، ملایم کردن▲، معتدل کردن، آسوده کردن، آرام کردن، تخفیف بخشیدن، تسکین دادن، بهبود دادن