معادلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت هم‌بها، هم‌قیمت، هم‌ارزش، هم‌ارز هم‌معنا، مرادف، هم‌نیرو، مشابه، شبیه متقابل، همبسته هم‌طراز، همتا، هم‌شأن، هم‌رتبه، همدوش، مانند، شبیه هم‌ردیف علی
وکیل دعاویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات وی، مدعی، وکیل پایه یکدادگستری، وکیل مدافع، وکیل انتخابی، وکیل تسخیری، وکیل معاضدتی
یاورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) یاور، مددکار، یاری رسان، کمکی خیرخواه مفید، همه‌کاره، همه‌فن‌حریف، آچار فرانسه، دم دست، خدمتگزار پشتیبان، امدادی، امدادگر، کمک
عوضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر مابه‌ازا، معادل، اکیوالان، ارزش، قیمت، مبلغپرداختی ارز گزینه، انتخاب تاوان، غرامت، خسارت، ◄دلجویی، جریمه، زیان وجه‌المصالحه، کفاره معنی مجازی
عهدنامهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته ان سیاسی، معاهده، پروتکل، پیمان نظامی، اتحاد، کنوانسیون ژنو، قرارداد ترکمنچای، منشورملل متحد، منشور آتلانتیک، ناتو اتفاقنظر، قرارداد
نسبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه نسبی، غیرمطلق، وابسته، مربوط همبسته متوالی خویشاوند قابل قیاس، شبیه منطبق، مقایسه‌شده نزدیک مطابق، موازی معادل، متقارن