معرفینامهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال امه، تأییدیه، توصیه، مُهر، امضا، نظر موافق بلیت(بلیط)، پاسپورت، ویزا، برگۀ عبور، مجوز (اجازه) تأییدنامه شناسنامه، گذرنامه، تعیین هویت
معیّنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود معیّن، حادث، خاص، ازپیشتعیینشده، چنان وضعی، وضعیتی، محیطی، مجاور منوط، مشروط، موکول، مرتبط، مربوط، مناسب، مقتضی اتفاقی، متعاقب محدود
معیّنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود معیّن، حادث، خاص، ازپیشتعیینشده، چنان وضعی، وضعیتی، محیطی، مجاور منوط، مشروط، موکول، مرتبط، مربوط، مناسب، مقتضی اتفاقی، متعاقب محدود
معلولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] معلول، اثر، ثمر ثمره، رویش (جوانه)▼ محصول، زاده، فرآورده نتیجه، دستآورد، برآیند، عاقبت، بازتاب، فرجام کار، دنباله، پیآمد حاصل، عایدی، دخل، ماحصل
معدنچیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ، حفار، حفر کننده، کارگر معدن، کوه کن گورکن چاهکن، مقنی لایروب، کشتی لایروبی ◄ معدنچی