بازماندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت بازمانده، وارث، یادگار، جانشین، ذینفع بیوه، مطلقه بازماندگان، اعقاب برکنارشده، مردود
واگذاردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی رده، واگذارشده، نگهدارینشده، واهشته مورد غفلت واقعشده، واگذاشته [غفلت] فروشرفته، فروختهشده، واگذارشده، واگذاریشده، هبهشده، انتقالی،