محلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام حوطه، محدوده، جا، حیاط، صحن، اندرونی، حرم، حریم، مأمن، چاردیواری ساحت، عرصه، فضا منطقه (فضای معین) سالن سرپوشیده، فضای بسته محوطۀ پنالتی (جریمه،
محل مراقبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود قبت، پرورشگاه، پست دیدهبانی، پست نگهبانی، تیمارستان، یتیمخانه
محل اختفافرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط تفا، مخفیگاه، سوراخ، کمینگاه▼، پناهگاه سوراخموش، لانه، آشیانه راه مخفی، نقب، تونل گاو صندوق، گنج، دفینه زیر بالش، خفیهگاه
محل شستشوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی حمام، گرمابه، سونا، جکوزی، آبزن، دستشویی، توالت، دستبهآب حمام عمومی، خزینه، تابخانه
تباه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ردن، ازمیان بردن، به(بر)باد دادن، خراب کردن، ازبین بردن، ضایع کردن، به هدر دادن، باطل کردن، بی اثرکردن، ملغی کردن، برداشتن نابودکردن، ازصفحۀ روزگار
تقبل کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی کردن، متحمل شدن، تقبلپرداخت کردن، سهیم شدن بودجهگذاشتن، خرج داشتن
انتقالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام جابهجا کردن، منتقلکردن، حمل (انتقال)، نقل، تغییر محل، نقل مکان▲ حملونقل، باربری، ترابری عبورومرور، گذر اعزام، ارسال مخابره اخراج بستهبندی، با
زاویۀ دیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دید، نقطۀ دید، مطمح، محلنگاه کردن، محل نظر نگرش، دیدگاه، جهانبینی پست دیدبانی، محل رصد، رصدخانه
شکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی شکار چارپا (شکاربزرگ)، ماهیگیری، شکار پرندگان مراحلشکار چارپا: کولهکش، باد چاق کردن، دید، دوربین کشیدن، پاک کردن، تیراندازی، کولکردن، پوست ک