وافر بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ر بودن، فراوان بودن، پرجمعیت بودن، پربار بودن، ازآسمان ریختن (باریدن)، مضاف برچیزی بودن، برکت داشتن، میوه دادن اشباع بودن، تکمیل بودن، کامل ش
زائدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اضافی، اضافه، زیاده، مازاد، بیشازحد، مفرط، افراطآمیز، اتلافآمیز، تلفکننده غیرضروری، غیرلازم، تجملی، لوکس فزون، مزید، مضاف، سرریز
بخش جملهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه جمله، نهاد، گزاره فاعل، مفعول، فعل اسم، صفت، فعل، قید مصدر، اسم مصدر، حرف اضافه، ضمیر فعلبسیط، مرکب، لازم، متعدی، معلو