چندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد فت] چند چندین، کثیر غیرمنفرد، جمعی چندان مضاعف، متعدد، عدیده، بس، خیلی، بسیار، زیاد، فراوان، وافر کثیرالوقوع جزیل، نهمار
دوبرابرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ابر، دوچندان، دومقابل، دوبل، دوتا، دوقلو، مضاعف، ثانی، دوگانه دوطرفه دوزیستان دورگه، دوپا مربع
بهعلاوهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ] بهعلاوه، علاوهبراین، بهاضافه بهپیوست، بهضمیمه درمجموع اضافهبر، افزونبر بلکه، مضافاً بر(به)این [که] بهاضافۀ، بهعلاوۀ
وافر بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ر بودن، فراوان بودن، پرجمعیت بودن، پربار بودن، ازآسمان ریختن (باریدن)، مضاف برچیزی بودن، برکت داشتن، میوه دادن اشباع بودن، تکمیل بودن، کامل ش
زائدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اضافی، اضافه، زیاده، مازاد، بیشازحد، مفرط، افراطآمیز، اتلافآمیز، تلفکننده غیرضروری، غیرلازم، تجملی، لوکس فزون، مزید، مضاف، سرریز