هنر تجسمیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ، نقاشی، صورتگری، هنر گرافیک، خطاطی، قالیبافی، نقاشی، مجسمه سازی خاتمکاری، منبتکاری، تذهیب، معرق، هنرهایتزیینی، تزیی
نقاشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه اشی، صورتگری، نگارگری، پیکرنگاری، نقاشی کردن، هنر گرافیک، هنر تجسمی رنگآمیزی، رنگرزی مصورسازی طراحی، رسم، ترسیم امپرس
فراترفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ماورا، دور ازدسترس، خارج از بُرد، فراتراز▼ بیش ازحد طولانی، آزگار، متمادی فزون، بیشازحد، فراوان، وافر، کامل، پُر مازاد، زائد، بازمانده، باقیمانده ع
منبسطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد نبسط، متورم، پُرباد، انبساطیافته، توسعهیافته، بازشده بسطیابنده، درحال انباشت، افزاینده بسیط، باز، پهناور، گسترده، وسیع ضخیم، کلفت، عریض رشدیافته،