مصالح ساختمانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نی، آجر، خشت، خشت خام، سنگ، موزاییک، بلوک، بلوک سیمانی، تیرچه بلوک، کاشی، سرامیک سفالگری ملاط، آهک، ساروج، آژند، سنگ، سیمان، بتون، بتونآرمه
مصلحتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اقتضا، سیاست، صلاح، خِیر، صواب، علاج، چاره، درست، فایده، درمان مناسبت، وجود حق اقتضا، ضرورت، ایجاب، وجوب، جبر، لزوم، حاجت، احتیاج، نیاز، اجبا
مصلحت بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بودن، مصلحت اقتضا کردن، صلاح بودن، شرایط ایجاب کردن، نتیجه دادن، ضروری بودن، اقتضا کردن، اقتضا داشتن، ایجاب کردن، نیاز داشتن آدم خود را شناخت
مصلحت نبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی لحت نبودن، درست نبودن، شرایطاقتضا نکردن، صحیح نبودن، اثری نداشتن، کمکی نکردن، بیفایده بودن ضرر زدن، بدی کردن، گرفتارکردن، بهدردسر انداختن،
صلاح مصلحت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه لحت کردن، مشورت خواستن، بهداوریرفتن، پیروی کردن، تبادل نظر کردن، وارد شور شدن نصیحت شنیدن
سازش کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته کردن، مصالحه کردن، ساختن، امتیاز دادن، زیر بار (چیزی) رفتن، کوتاه آمدن، راه آمدن، مدارا کردن، شُل گرفتن، تقسیم کردن موافقت کردن، پذی
سازشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته ، سازشکاری، مصالحه، مدارا، مسالمت، سازگاری، تسلیم، گذشت، آشتی بدهبستان، زدوبند، بندوبست، گاوبندی، ساختوپاخت، ساختوساز، تبانی، تو
انتقالملکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی انتقالملک، واگذاری، مصالحه، تحویل، انتقال تسلیم، سپردن، سپردهگذاری، سرمایهگذاری، افزایش سرمایه گرو گذاشتن، وثیقهگذاشتن، بهارث گذاشتن رهن،
موادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مواد، مواد اولیه، منابع، عوامل، وسیله کالا، اجناس، مصالح، ارقام، اقلام مواد غذایی، آذوقه، خواربار، ارزاق، غذا، دانه، علوفه، غذای حیوانات مواد
دهشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی دن، اعطا، انتقال، ارسال، ادا، اهدا، واگذاری، مصالحه، تسلیم، تقدیم، اجابت بخشش، احسان، عطا، داد، هبه، صلح، اعانه، انفاق، فداکاری، لطف ◄ ذینفع