مشاعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی اع، مشترک، مشاعی، عمومی، اشتراکی، تعاونی، وقفی دارای سهامدار، دارای شخصیت حقوقی، ثبت شده سهامداری مصادرهای، ملیشده، ملی، دولتی
مشاعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی اع، مشترک، مشاعی، عمومی، اشتراکی، تعاونی، وقفی دارای سهامدار، دارای شخصیت حقوقی، ثبت شده سهامداری مصادرهای، ملیشده، ملی، دولتی
آتشینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ور، مشتعل، مشتعلشونده، محترق، محترقه، افروخته، آذرین، آتشبار، آتشفشان، سوزنده، سوزاننده، آتشی، پرحرارت، داغ، هولناک
پرتحرکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت پرتکاپو، پرانرژی، پرجنب وجوش، باحرارت، علیورجه، پویا، مشتعل، چابک، فعال، زحمتکش دارای فعالیت متحرک برقی، الکتریکی هستهای، پرتوزا، پرتوافکن، درخشان
آتش گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی رفتن، سوختن، الو گرفتن (کردن)، گُر گرفتن (زدن) مشتعل شدن، اشتعال یافتن، اشتعال داشتن، شعلهور شدن، شعلهور بودن، شعله (گرازه) کشیدن (زدن)
روشن کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی افروختن، برافروختن، آتش زدن، دامن زدن، شعلهور کردن، آتش افروختن، مشتعل کردن، سوزاندن▼ آتش گرفتن، الو کردن (گرفتن)، گر زدن، گرم شدن