مشکل سخنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه مشکل سخن، آفازیا، ناخوشی بیزبانی، بیصدایی لکنت، لکنت زبان، زبانگرفتگی، تپق، عدم تلفظ حرف ر، صحبت نوکزبانی مفهوم نب
مشکلپسندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی شکلپسند، باریک بین، ظریف، دقیق، کمال طلب، وسواسی نازک نارنجی تمیزدهنده، سختگیر، مقدسمآب آدم کمالطلب، ایده آلیست، خلوصگرا ملا نقطی
مشکلپسند بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی مشکلپسند بودن، سختگیر بودن، انتخابکردن، بحث کردن، تمیز دادن تقبیح کردن، استقبال نکردن، دستچین کردن
مشکل سخنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه مشکل سخن، آفازیا، ناخوشی بیزبانی، بیصدایی لکنت، لکنت زبان، زبانگرفتگی، تپق، عدم تلفظ حرف ر، صحبت نوکزبانی مفهوم نب
مشکلپسند بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی مشکلپسند بودن، سختگیر بودن، انتخابکردن، بحث کردن، تمیز دادن تقبیح کردن، استقبال نکردن، دستچین کردن
سخت بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ن، مشکل بودن، باریکشدن، خطرناک شدن، حساس شدن، زحمت دادن، مشکلی درکاربودن، اما داشتن، کلافه کردن، زحمت دادن، گیج کردن، مانعبودن
دشوارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) خت، مشکل، ناراحت، پرزحمت، پردردسر، دستگیر، شاق، صعب، صعبالعبور، سهمگین صعبالوصول، صعبالحصول، دستنیافتنی بغرنج، غامض، پیچیده