مأمنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ت، پناهگاه، خلوتگاه، کنج عزلت، گوشۀ خلوت، گوشۀ انزوا، گوشۀ دنج جای تحصن، ملجأ، مأوا، حرم، حریم مقدس، محراب منطقۀ حفاظتشده، محدودۀ ممنوعه حرز
امیدوارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی دوار، آرزومند، متمنی، جاهطلب، قصد کرده، چشمبهراه، چشمبردر، منتظر تشنه، تشنهدل پشتگرم آرمانگرا کاندید، نامزد، داوطلب، (لیست انتظار)، را
صفات دَرد: سختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی جانکاه، تیز، شدید، عمیق، گران، سنگین، حاد، مزمن، التیامناپذیر، جانسوز، رنجآور، جانگداز، غیرقابلتحمل مستمر، خفیف گزنده، زننده، نافذ، مؤثر، ن
محل استراحتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه تراحت، آسایشگاه، استراحتگاه، مأوا، مأمن پناهگاه، جانپناه، حفاظ پانسیون، خوابگاه، مَسکَن پلاژ، تفریحگاه، محل تفریح مسافرخانه، مهمانسرا محل
خواستارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص متقاضی، خواهان، مایل، طالب، راغب، خواستگار، نیازمند، متمنی، جویا، پیگیر، پُرسنده، مستدعی جوینده مصر، خواهنده مشتری، خریدار مدعی، خوا
مایلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، خواستار▲، مشتاق، شایق، آرزومند، عطشان، متمنی، وسوسه شده، حشری، محتاج