لمسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی تماس، حس تماس، بساوایی، لامسه، برخورد، دستمالی، دست خوردن، مَسح اصطکاک، مجاورت ارتباط، معاشرت آغوش، بوسه، بوس، ماچ، نوازش
استحمامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ام، آبتنی، حمام، دوش وضو، مسح، غسل، تطهیر، دستنماز، مس، تیمم آبمالی، غرغره، استبرا حمام، محل شستشو▼