تهیدستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ره، بیچیز، مستحق، نیازمند، محتاج، بیبضاعت، مسکین، درمانده، ناچار، ناتوان، مفلوک، فلکزده، علیل، ذلیل، آسمانجل، آسوپاس، ندار، نادار، ناک،
آگاهیبخشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط آگاهیبخش، آگاهنده، مستند، آموزشی، اطلاعاتی عبرتانگیز، عبرتآمیز، عبرتآموز، پندآموز
منسوبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت منسوب، معلول، معطوف، ارجاعشده مفروض قابل ردیابی، ناشی از توضیحی مستند [≠ خویشاوند 011]
سینمافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ا، هنر سینما، سینماتوگراف فیلم سینمایی، فیلم، کارتون، انیمیشن، مستند، کوتاه، داستانی، صامت، ناطق، ویدیوکلیپ، نماهنگ هنر تئاتر پروژکتور، آپارات،
تأییدکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال نده، مصدق، گواهیدهنده، مستند، مبنا، وارد، بهجا، محکمهپسند، مثبته، قابلقبول، معنیدار، حاکیاز ظاهراً قابلقبول، ظاهری، راستنما، ظاهراً