استدلالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ال، تعقل، حجت آوردن، اثبات، حجت، برهان، استنتاج، قیاس، منطق، تعمیم اقامۀ دلیل (حجت) ادراک، شم تأیید، اثبات تعقل، تأمل، تفکر، اندیشیدن، است
استدلال کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال کردن، اثبات کردن، حجتآوردن، دلیل آوردن، بحث کردن▼، اندیشیدن
منسجمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت سجم، همبسته، متمرکز، یکپارچه، یکتکه، یکتخته، یکدست نیمهمایع، غلیظ، چگال استوار، محکم مقاوم، صلب سفت، سخت مستدل، منطقی الصاقی، مرتب سازمانیافته،
قویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ، زورمند، پرزور، نیرومند، قدیر، مسلط، مقتدر، قابل تنومند▼، جوان باقدرت، قدرتمند، توانا افضل، برترین ارشد، برتر فاتح، غالب، چیره، موفق قاطع، سلطهجو،
اظهارشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ارشده، بیانی، اثباتی، مثبت، قاطع، قطعی، افشاشده، چاپشده مؤکد، اکید، قوی، مستدل، قاطعانه، یککلام مصّدَق تعهدشده، قولدادهشده، موعود، مقصود
ملتمسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص تضرع، مستدعی، خاضع، سائل، عاجز، زاریکننده ملتمسانه، عاجزانه، التماسآمیز، لابهکنان
ابدیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] ابدی، دائمی، همیشگی جاودانه، جاوید، جاودان، جاویدان، سرمد، فناناپذیر، نامیرا، مانا، ماندنی، انوشه لایتناهی، نامتناهی، ازلی، ازلیوابدی دائم، پایند