پاسخدهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود اسخدهنده، پاسخگو، جوابگو، متقابل، دادهشده، موظف مرتبط، مربوط، مساوی، برابر، همطراز مکرر حساس خوانده، مدافع اجابتکننده، مستجاب
دادهشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ه، رایگان، ارزان، ناقابل، دادنی، بخشیدنی اعطاشده، اهداشده، هدیهشده، اعطایی، اهدایی، واگذاری، واگذارشده، وقف، وقفشده، مبذول، مرحمتی مجاز نذ