مجسمهسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه مجسمهسازی، پیکرتراشی، تندیسسازی، هنر پلاستیک، هنر حجمی پیکرتراشی، تراشیدن، قلم زدن، قالبگیری تندیس، مجسمه، پیکره، عر
مجسمه ساختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ل] مجسمه ساختن، تراشیدن ریختهگری کردن، درکوره پختن شکل دادن
مجسمهسازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ساز، پیکرتراش، تندیسکار، قالبساز مرمرتراش تراشکار، صنعتگر
مجسمهسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه مجسمهسازی، پیکرتراشی، تندیسسازی، هنر پلاستیک، هنر حجمی پیکرتراشی، تراشیدن، قلم زدن، قالبگیری تندیس، مجسمه، پیکره، عر
مجسمه ساختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ل] مجسمه ساختن، تراشیدن ریختهگری کردن، درکوره پختن شکل دادن
مراسم عبادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ی، مراسم مذهبی، شعائر، عبادات، اعمال، آداب، آیین، شکرگزاری، تشکر آستانبوسی، زیارت، آیین ارکان، عمل تقدیس، تطهیر
مراسم مذهبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب مراسم مذهبی، شعائر، مناسک، آیینپرستش عید▼ سمبولیسم، استعاره، تشریفات تشریفاتی بودن، سختگیری، اصرار براجرایمراسم، تقیّد بهامور مذهبی آیینها، روشها