تیر راهنمافرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ما، تیر، علائمراهنمایی، تابلوی کیلومترشمار، فرسخشمار، نشان مرزی، تابلوی ترافیک
محدودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ود، مشخص، تعریفشده، معیّن، کم، قلیل، کوچک، متناهی محصور، مرزی تنگ کناری مشروط [اصلاحی] بالغ
مایۀ نفاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) اق، ریشۀ دعوا، مابهالنزاع، مورد دعوا، مایۀ ستیز، علت جنگ اختلافات قومی، جداییطلبی، اختلافات مرزی، درگیری مرزی، جنگ داخلی درجۀ
آموزشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ، تربیت، پرورش، هدایت، تدریس، مربیگری، تعلیم، تعلم، یادآوری، استادی آموزش مکاتبهای تأدیب، ادب، اصلاح القا، تلقین
سلیطهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی پتیاره، کولی، ستیزهجو، پاچهدریده، آتشبیار معرکه مرتیکه، مردکه، زنیکه، زنکه ضدبشر