مردم عادی (لاییک)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب دم عادی (لاییک)، غیرروحانیت، مردم عادی، رعایا، قشرلاییک، پیروان، مریدان رمه عنوان لاییک، عنوان دانشگاهی
مقدمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ] مقدم، پیش، پیشین مقدم درمکان ◄ جلویی جلوتر ارجح، اولی، مهم پیشرو، متبادر، پیشیگیرنده و شتابنده پیشیگرفته مذکور، یادشده، نامبرده، مزبور، ذکرشده،
مقدم بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم بودن، اول رسیدن، پیشیگرفتن، پیشی جستن، تقدم جستن، سبقتگرفتن، پیش فتادن، پیش افتادن، جلوتررفتن مقدم بودن، اول صف بودن، پیشتاز بودن، کشفکردن، پیشدستی
مردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی مرحوم، شهید، خدابیامرز، شادروان، قربانی، ناکام، جوانمرگشده، مدفون، کشتهشده میت غریق
گروه اجتماعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی امت، خلق، ملت▼، عامه، عامۀ مردم، جامعه، جماعت، آحاد، افراد، کسان، عالمیان، عالم، گروه، خانواده، حزب، نسل نژاد، نسب
بومیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ی، مادری [زبان]، مقیم، ساکن، مهاجر، مردمی، خلقی، تودهای، ملی، قومی، نژادی، ایلیاتی، ایلی
مردم عادی (لاییک)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب دم عادی (لاییک)، غیرروحانیت، مردم عادی، رعایا، قشرلاییک، پیروان، مریدان رمه عنوان لاییک، عنوان دانشگاهی
ملتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی امت، خلق، مردم ملیت امم، ملل سازمان ملل متحد ملیگرایی، ناسیونالیسم، میهندوستی مردمشناسی، مردمنگاری گروه اجتماعی▲