خائنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات انتپیشه، بیوفا، عهدشکن، غدار، دغل، دغلکار، نمکبحرام، مزدور، مزدبگیر، مرتشی، ابنالوقت، شیاد، فرصتطلب، دورو، عضو حزب باد، فتنه جو نامرد، ناجو
قانونشکنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات مجرم، جنایتکار، جانی، باسابقه، مرتکب، گناهکار، مقصر، راشی، مرتشی خلافکار، متخلف، بیقید همراه با قانونشکنی، کیفری، جنایی، جنایتکارانه، غارتگران
سلیطهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی پتیاره، کولی، ستیزهجو، پاچهدریده، آتشبیار معرکه مرتیکه، مردکه، زنیکه، زنکه ضدبشر
تحقیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات وار شمردن، منتگذاری، غرور، نکوهش، اهانت، توهین، بیاحترامی، کوچکشماری، بیاعتنایی، ادا، بدگویی، استهزا حقارت سرسری پنداشتن نزول اجلال استحقار،
سربازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) می، ارتشی، نیروهای منظم، تکاور، کماندو، ذخیره، کهنهسرباز، سرباز وظیفه ایثارگر، جانباز، آزاده خدمت وظیفه ◄ اقدامات جنگی سرباز ک