متجاوزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ریمشکن، مهمانناخوانده، حدشکن، متخلف، خلافکار، مهاجم، حملهکننده قاتل
مرتاضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، شیخ، قلندر، صوفی، یوگی، درویش، تارک دنیا، منزوی، خلوتنشین، آدم تنها، آدم پرهیزگار [حالت صفتی: ریاضتکش▼]
پسروندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت سرونده، مرتجع، اُمل، وحشی، شخص خام 699 عقبافتاده، عقبمانده معاود، عاید، بازگردنده مرجوعی، برگردان
ریاضتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ضت، زهد، مرتاضی، کشتناحساسات، کفاره، گوشهگیری، روزه گرفتن، اعتدال
همگنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه کپارچه، یکدست، یکتکه، هموژن، هموژنیزه، متجانس، متحدالشکل، همجنس، همشکل، همانند، یکهوا ازیک قماش، یکجنس، شبیه مثل هم، منسجم، یکپارچه، ثابت، تغ