میعانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ان، مایع شدن، گدازش، ذوب، آمیزش، فیوژن، آب شدن، تعلیق آهنگدازی گدازه، سوپ، آبگونگی
انگیزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام معانیمختلف برای انگیزه}، محرک، سبب حرکت، موجب، مشوق، وسيله، مسبب، کشش، عامل، باعث، منشأ، علت، تحریک موجبات مادی حرکت ◄ موجب▼ {نیروی(روان
تجزیهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت تجزیه، انحلال، جداسازی، عدم اتحاد تفکیک، تخمیر میعان الکترولیز، شیمی عدم تمرکز، پاشیدن، پاشندگی [طیف نوری] تلاشی، ازهمپاشی، فروپاشی، عدم انسجام تحل
دشمنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی م، مخالف، معارض، مخاصم، مدعی، معاند، مغرض، اپوزیسیون، اجنبی، بیگانه، سرکش، بیمیل، مخالف، متضاد، رنجیده مبغوض
نوازشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی نوازش، ناز، نازونوازش، معانقه عطوفت، عزیز داشتن، اعتزاز، اعزاز، گرامیداشت، توجه، عنایت، لطف، خوبی مهربانی، مادری تعریف، چاپلوسی کلمات مح
گازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ز، بخار، اثیر، اتر، هوا، باد، نفخ تبدیل بهگاز، تصعید، تبخیر تبدیل گاز بهمایع وجامد، میعان، تبرید، سرمایش تصاعد اسمی گازها: آمونیاک، اِتان،