مذهبی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب کردن، ازخدا ترساندن، باتقوا کردن، بهآیین خدا فرا خواندن، قانع کردن
مذهبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب جهانبینی، باور، ایدهئولوژی، طریقت، مسلک، مکتب، مکاتب فلسفی، فلسفه طریقت، عرفان مسب فرقۀ مذهبی
مذهب اکثریتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب کثریت، مذهب اصلی، شیعه، شیعۀ اثناعشری، سنی کاتولیک، پروتستان، ارتدوکس کلیسا سایر فرقهها و مذاهب فرعی ◄ فرقه پیرو فرقههای مذهبی مختلف ◄ آدم دیندار
مجالس مذهبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی مذهبی، سفره انداختن، سفرهابوالفضل، آشپزان مراسم مذهبی
عنوان مذهبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی بی، امام، آیتاللهالعظما، آیاتِ عظام، آیتالله، حجت الاسلام والمسلمین، شیخ، طلبه اوصیا علیهالسلام
مذهب اکثریتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب کثریت، مذهب اصلی، شیعه، شیعۀ اثناعشری، سنی کاتولیک، پروتستان، ارتدوکس کلیسا سایر فرقهها و مذاهب فرعی ◄ فرقه پیرو فرقههای مذهبی مختلف ◄ آدم دیندار
مذهبی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب کردن، ازخدا ترساندن، باتقوا کردن، بهآیین خدا فرا خواندن، قانع کردن
مذهبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب جهانبینی، باور، ایدهئولوژی، طریقت، مسلک، مکتب، مکاتب فلسفی، فلسفه طریقت، عرفان مسب فرقۀ مذهبی
فرقهایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب قهای، حزبی، اعتزالی، پارتیزان، متحجر، متعصب، جناحی فرقهگرا، آدم فرقهگرا، حزبی، پیرو، دنبالهرو، وابسته جداییطلب