مُدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ُد، سَبک، شکل، رسممعمول، عادت، لباس رایج تازگی، تجدد، حرف آخر، مد روز
مد بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ل] مد بودن، گرفتن مد را دنبال کردن، عادت داشتن، پیروی کردن، منطبق بودن، ظاهر راحفظ کردن، آفتاب گرفتن، برنزه شدن
مُدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ُد، سَبک، شکل، رسممعمول، عادت، لباس رایج تازگی، تجدد، حرف آخر، مد روز
مد بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ل] مد بودن، گرفتن مد را دنبال کردن، عادت داشتن، پیروی کردن، منطبق بودن، ظاهر راحفظ کردن، آفتاب گرفتن، برنزه شدن
شیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی آخرین مد، موافق سبکروز دزنفکته، آلافرنگ عامه‌پسند خوش‌نما، تشریفاتی (رسمی)
آمارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ، حساب احتمالات، جدول میانه، نما، مُد، متوسط، میانگین اهمیت، انحراف، انحراف نرمال، انحرافاستاندارد، منحنی توزیع برگشت، رگرسیون، همبستگی، دوسوپیوستگی،
صفات لباس: سفارشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد سفارشی، دست‌دوز، خوش‌دوخت، بددوخت، بازاری‌دوز، پروشده، مُد، مُدِروز، خیاطی شیک، اسپرت، بدن‌نما، دکولته تنگ گشاد، ماکسی آجیده، دوخته، ناخنک‌زده، آزاد