مدالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ، نشان، جایزه▲ نشان افتخار، لژیون دونور سردوشی، جامۀ ویژه مدال المپیک، مدالطلا (نقره، برنز)
محولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام اگذارشده، ارجاعی، تفویضشده، سپرده(شده)، وکالتی بهنیابت
تکهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ه، ریزه، براده، پوشال، پوش، تراشه، تراش، پارچه، قطره، چکه، شقه بخش▲ بدنه باقیمانده نقصان، مقدار کم، چیز کوچک قطعه، قطعات منفصله، مدول، جزءترکیبی، وص
قطعهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ه، یدکی، زاپاس، قلم، آیتم، جزء سازا، جزء سازنده، جزء عامل، عوامل ◄ تأثیر متعلقات، وجوه یکی از، عضو عنصر، مادۀ ترکیبی، مواد متشکله، جزء ترکیبی، افزود
وسیلۀ برقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت یلۀ برقی هویه، آلترناتور، استارت، استپ، پُل، کلید (برق)، رله، [◄بازکننده 263]، مقره، آداپتور، یکسوکننده، آمپرمتر، آمپرسنج، احساسگر، آکومولاتور، خ
گام [موسیقی]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی موسیقی]، دستگاه، مقام، ردیف شور، ابوعطا، بیات ترک، دشتی، افشاری، همایون، بیات اصفهان، سهگاه، چهارگاه، ماهور، راست پنجگاه، نوا، دستگاههای موسیقی
تغییرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ییر، تحول، تطور، گذر، گذار، تعدیل، جرح و تعدیل مسخ، دگردیسی، دگرگونی▼ فراوری، تولید، تعمیر نوسان انقلاب، تکامل تعویض، تغییر متقابل تنظیم، اصلاح، تر