مانندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه شابه، شبه، عکس، مدل، قالب، الگو چیز مشابه، جفت، دوقلو، برادر، خواهر، نسخه مانندها، همانندان، اقران، امثال، امثال ذلک، امثالهم، امثله وجه مشترک قیاس
سرمشقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، اسوه، پروتوتایپ، آرکیتایپ، الگوی نخستین، نمونه، مُدل، الگو، قالب▼، پیش نمونه، دستگاه اولیه، نمونۀ اولیه، تقدم [در ترتیب]، تقدم [در زمان] مثل اعل
صفات خودرو: چرخدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت صفات خودرو: چرخدار، هجدهچرخ، نقلیه، یدککش یدکی دواسبه شش سیلندر، چهار سیلندر کورسی، سواری، مدل بالا گازسوز، دیزل، دیزلی، بنزینی