متعصبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال رتجع، خشک، فناتیک، قشری، فرقهای، لاهوتی مطمئن مستبد، بدقلب غیور، غیرتمند، مشتاق، افراطی بیسواد، نیاموخته بنیادگرا غیرطبیعی
بیگناهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ه، معصوم، کامل، مبرا، بیتقصیر، خدشه ناپذیر، پاک، بیتجربه، نیاموخته، خام، بیتزویر مظلوم▼ بیضرر، بیآزار، مثل فرشتهها، ملایم فرد بیگناه، فرش
وکیل دعاویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات وی، مدعی، وکیل پایه یکدادگستری، وکیل مدافع، وکیل انتخابی، وکیل تسخیری، وکیل معاضدتی
افراطیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ندرو، رادیکال، متعصب، غیور، دوآتشه، قاطی، عوضی هوسباز، بلهوس، منحرف بنیادگرا، ایدهآلیست، آرمانگرا رؤیایی، آدم رؤیایی، دُنکیشوت، مضحکه ع
آدم گلهگزارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ر، شاکی، مدعی، مدعیالعموم، ناراضی، آزرده خاطر، آزرده، ناک، بدبین، فضول
مطالبه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ن، ادعا کردن، مدعیمالکیت شدن، حق خود را خواستن، استیفا کردن، بهاجرا گذاشتن، احقاق حق (حقوق)کردن، گرفتن، خواستن مال خوددانستن، ازخود دانستن، ادع