ظرف مدت معینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ظرف مدت معین، در یک دوره (روز،ماه، ...)، یکشبه در دورۀ تصدیِ
ظرف مدت معینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ظرف مدت معین، در یک دوره (روز،ماه، ...)، یکشبه در دورۀ تصدیِ
دورهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان وره، مدت، موقع، وقت، عهد، زمانه▼ بلندمدت، کوتاهمدت موقع روز، صبح، عصر وقت سال، فصل، موسم، بهار، تابستان، پاییز، زمستان مدت قرارداد، دورۀ قراردادی،
زمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] زمان، وقت، مدت عرض، اثنا، حین▼ زمان انجام کاری: هنگام، موقع، فرصت زمان معین: عصر، موسم، زمانه، فصل، ترم، ثلث، دوره وقت دقیق، ساعت دقیق گذشت زمان،
دیرگذریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان گذری، دوام، مدت طولانی داشتن، بقا، عمر، تداوم، ماندگاری، پایداری جاودانگی، بقای عمر، آبحیات متمادی بودن، فرسایشی بودن محکومیت بهحبس ابد یک عمر، صدس
هرگزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان گز ابدیت، ازلیت، هرگزی، همیشگی، مدت زیاد ابداً، مطلقاً، وقت گلنی، الاوبلّا، هیچ، هیچوقت، هرگز فردا چه زمان؟ چه وقت؟