مخالففرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال خالف، معترض، خردهگیر، عیبجو، ناراضی، نگران ستیزهجو فرقهای، جداییانداز گلهمند، بیزار، منکِر شکاک، مشکوک فرصتطلب مخالفخوان، امتناعکنن
مخالفت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ن، اختلافداشتن، نظرمخالف ابراز کردن، نظر مخالف داشتن، ابراز مخالفت کردن، مخالف بودن، اختلاف عقیدهداشتن، اختلاف نظر داشتن، وتو کردن، ردّ کر
فرد مخالففرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ف، معترض، ناراضی، خردهگیر، جداییطلب، یاغی، فرد انقلابی مخالفین، جناح مخالف، اپوزیسیون، ناراضیان، اقلیت، اکثریت خاموش، ضدین هوو، رقیب اهل
مخالفت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ن، اختلافداشتن، نظرمخالف ابراز کردن، نظر مخالف داشتن، ابراز مخالفت کردن، مخالف بودن، اختلاف عقیدهداشتن، اختلاف نظر داشتن، وتو کردن، ردّ کر
فرد مخالففرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ف، معترض، ناراضی، خردهگیر، جداییطلب، یاغی، فرد انقلابی مخالفین، جناح مخالف، اپوزیسیون، ناراضیان، اقلیت، اکثریت خاموش، ضدین هوو، رقیب اهل
نظرمخالففرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال مخالف، مخالفت، ناسازگاری، اختلاف، اختلاف عقیده، اختلاف نظر، دودستگی، فرقهگرایی اعتراض، ایراد، نفی، انکار نفاق، جدایی، اختلاف رأی، اصطکاک،
وصل کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، متصلکردن، الصاق کردن، به بند کشیدن، قطارکردن، بههم پیوستن، چسباندن، ملحق کردن، جفت کردن، پیوند زدن، جوش دادن، چسباندن کنارهم قرار دادن، متصل کردن
بدعتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب عت، مخالفت باعقیدۀهمگان، دراقلیت بودن، بدعتگذاری، هنجارشکنی، عدول، عدول ازاصول آیین نو، عقیدۀ تازه برخلاف مذهب اصلی، ناحق خرافات، خطا انحراف، کجرو