مختصات جغرافیاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام صات جغرافیایی، طول و عرض جغرافیایی جهت، جهت قطبنما، میل، انحراف، جهت نقشه
مختصات دکارتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود کارتی، گرید، محور مختصات، محور اکس، محور ایگرگ، بردار، مؤلفه هندسۀ جبری (دیفرانسیل، نیوتنی)
مختارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ر، صاحباختیار، آزاد(حُرّ) مصمم، خودرأی، مستبد، انتخابکننده، قصدکرده
مختصات دکارتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود کارتی، گرید، محور مختصات، محور اکس، محور ایگرگ، بردار، مؤلفه هندسۀ جبری (دیفرانسیل، نیوتنی)
نوآورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه مخترع، دارای تخیلقوی، مبتکر، خلاق متجدد تک، خاص مستقل، تطبیقناپذیر غیرمقلد نوپرداز، نوگرا، بدعتگذار
خصوصیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ویژگیها، جزییات، مختصات، مشخصات، صفات، شخصیت، هویت نکات خاص، راهوچاه، متد، روش، تدبیر، سَبْک مدرک هویت: شناسنامه، کارتملی، گواهینامۀ رانندگی، گذرنام
گوناگونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، متنوع، مختلف، جورواجور، قدونیمقد، الوان، رنگین، رنگارنگ▼، ملون، متلون، نقشونگاردار، مزیّن رنگینکمان بوقلمونصفت، متلون، دمدمی