محلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام حوطه، محدوده، جا، حیاط، صحن، اندرونی، حرم، حریم، مأمن، چاردیواری ساحت، عرصه، فضا منطقه (فضای معین) سالن سرپوشیده، فضای بسته محوطۀ پنالتی (جریمه،
محل مراقبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود قبت، پرورشگاه، پست دیدهبانی، پست نگهبانی، تیمارستان، یتیمخانه
محل اختفافرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط تفا، مخفیگاه، سوراخ، کمینگاه▼، پناهگاه سوراخموش، لانه، آشیانه راه مخفی، نقب، تونل گاو صندوق، گنج، دفینه زیر بالش، خفیهگاه
محل شستشوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی حمام، گرمابه، سونا، جکوزی، آبزن، دستشویی، توالت، دستبهآب حمام عمومی، خزینه، تابخانه
دردفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی رد، ناراحتی، زحمت، الم، تألم، رنج تیر، نیش، دردسخت▼ درد زایمان پریشانی، زجر، تعب، سینهسوزی، عذاب، دردِبیدرمان، خونِ دل، فلاکت، رنج زوال دردناک
ناپیداییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی، فقدان دید، پوشیدگی، پنهانی، کمون، نهفتگی، نامرئیبودن، غیبت، غیاب، ناپدیدی، عدم وجود، عدم عدم وضوح، گرگ و میش نقطۀ کور، ورطه استتار، نقاب غیب،
سلوکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب مال، عروج، معراج، سیرالیالله، سفرالیالله، تعالی، تکامل، وصال سیر انسان در مراتب وجود مراتب شهود و یقین، مدارج سلوک، تبتّل، محو، فنا، ازخودرهایی، ش
تقاربفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ] تقارب، همگرایی، بههمنزدیک شدن تماس، لمس، ملاقات، معاشرت، دیدوبازدید تلاقی، تصادف، برخورد یگانگی، اتحاد نزدیکی، تقرب، مجاورت حرکت گازانبری، محاصره
زاویۀ دیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دید، نقطۀ دید، مطمح، محلنگاه کردن، محل نظر نگرش، دیدگاه، جهانبینی پست دیدبانی، محل رصد، رصدخانه