محاورهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ه، صحبت، گفتگو، مکالمه، پچپچ، مصاحبه، پرسش وپاسخ، بگووبخند، دل دادن و قلوه گرفتن، گلگفتن و گلشنفتن شور، اختلاط، تبا
محاوره کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه اوره کردن، صحبت کردن، حرف زدن، گپ زدن، درد دل کردن، پچپچ کردن، ظریف سخن گفتن مناظره کردن
شایعهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط بر تأییدنشده، شایعات، هیاهو، تبلیغات، مجعولات، غیبت محاوره جنجال، یککلاغچهلکلاغ، هیاهو، سروصدا، جاروجنجال، غوغا، رسوایی، قشقرق، افتضاح، اف
وراج بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] وراج بودن، پرچانگی کردن، ناشمرده صحبت کردن پچ پچ کردن، محاورهکردن معنی نداشتن، واردجزییات شدن، سخن را بهدرازا کشاند
سخنرانی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه خنرانی کردن، مخاطب ساختن، خطابکردن، روکردن به، سلام کردن، محاوره کردن ایراد کردن، نطق کردن، سخنوری کردن
جعبۀ کوچکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام چک، کارتن، قوطی، حلبی، کپسول، پوکه نمکدان، سرمهدان، انفیهدان جعبه کبریت پاکت (سیگار)، بسته، جعبۀ مقوایی، جعبۀ پلاستیکی کاردکس کپسول گاز یخدان،