امر محالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال مر محال، بطلان، عبث، پوچی، بیهودگی، بطالت حرف نامربوط، حرفمزخرف، یاوه، مهمل، سفسطه یاوهگویی، بیهودهگویی، مسخرگی عبث بودن بیمناسبتی، بیج
محلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام حوطه، محدوده، جا، حیاط، صحن، اندرونی، حرم، حریم، مأمن، چاردیواری ساحت، عرصه، فضا منطقه (فضای معین) سالن سرپوشیده، فضای بسته محوطۀ پنالتی (جریمه،
محدبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل کوژ، متورم، ملتهب، بادکرده، منبسط، پُرباد، انبساطیافته، پُفآلود، پُفی ضخیم، کلفت، عریض بزرگشده، برآمده، بادکرده، درشت پرآبله، تاولزده، پرورده
ریاضیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد اضیات ریاضیات محض، ریاضیات کاربردی، جبر تئوری مجموعه، حساب دیفرانسیل، حساب انتگرال، حساب بُرداری، حساب احتمالات، آمار▼ توپولوژی هندسه اقلیدسی، هندسه،
علتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت سبب، مسبب، موجب، زمینۀ خاص، عامل، مایه، نیروی محرکه انگیزه، غرض، بابت، جهت، مقصود، آرمان، هدف، نشانه، آماج علتالعلل، علت نخستین، محرک اول، کردۀ نخس
ظاهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی اهر، نمود، جلوه، صورتظاهر، پدیده، عارضه ظاهر بیرونی، برونه، بدنه، بیرون ظواهر، ظاهرقضیه، صورت، اثر، امپرسیون، ادراک مثل، مثال، وجه، شکل ظهور، وق
کارگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه محل کار، استودیو، آتلیه، مؤسسه، دفتر، اتاق مطالعه، اتاق کار، آزمایشگاه، ایستگاه، محضر، دفترخانه کارخانه، شهرک صنعتی اداره، ادارهجات، ادار
نابودیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ، هلاک، تحلیل، ازبین رفتن، مرگ نسخ، ابطال اضمحلال، فساد امحا، تخریب، محو بهفراموشی سپرده شدن، فراموشی تضییع، الغا، لغو ویرانگر، چیز نابودکننده، عام