معنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن صود، منظور، لُبِ مطلب، متن، فحوا، مفاد، مفهوم، مضمون، پیام، مطلب، محتوا، مدلول، لُبِ کلام، اصل قضیه، مهمترین بخش، ایده، موضوع تدا
معنی داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ] معنی داشتن، معنا داشتن، حاکیبودن نمودن، نشانه بودن، دلالت کردن مهم بودن
معنی نداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ل] معنی نداشتن، بیسروته بودن منظوری نداشتن، یاوه گفتن، حرف مفت زدن، چرند گفتن، سفسطه کردن
مجریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ومن، خواننده، دلقک، کمدین، معرکهگیر دلقک دربار، طلخک عروسکگردان
مجری قانونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ون، قانونگزار، وزیردادگستری، رییس قوۀ قضاییه، قاضی، پلیس قضایی، منصب دادگاه صحرایی، دادگاه نظامی، دادگاه اجرائیات
معنی داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ] معنی داشتن، معنا داشتن، حاکیبودن نمودن، نشانه بودن، دلالت کردن مهم بودن
معنی نداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ل] معنی نداشتن، بیسروته بودن منظوری نداشتن، یاوه گفتن، حرف مفت زدن، چرند گفتن، سفسطه کردن
کشآمدنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی مدنی، کِشی، کشسان، الاستیک، ارتجاعی، فنری، پسجهنده، مرتجع، لاستیکی شناور، جستوخیزکننده پلاستیک، تاشو، خمشو، منعطف برگردان نرم
رونوشتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، المثنی، لنگه، جفت، رونوشت برابر اصل عکس، فتوکپی، پلیکپی، زیراکس، فاکسیمیل، تصویر پروف چاپ مجدد، چاپ دوم نمونه، مدل، الگو بدل
شهریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ی، مدنی منطقهای، محلی، استانی، مرکزی شهرنشین، متمدن مرکزنشین، اهل پایتخت، پایتختنشین