متنوعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ندگونه، چندجوره، جوراجور، جورواجور، قدونیمقد، رنگارنگ، چندلا، ناهمگن، مختلف، گوناگون، دگرگونه، متفاوت همواره متغیر، متلون، دمدمی مختلف، متعدد مستثنی
متنفرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ، مشمئز، منزجر، بری، بیزار، دلزده، سیر، ملول، بیمیل، انتقامجو
منبسطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد نبسط، متورم، پُرباد، انبساطیافته، توسعهیافته، بازشده بسطیابنده، درحال انباشت، افزاینده بسیط، باز، پهناور، گسترده، وسیع ضخیم، کلفت، عریض رشدیافته،
محدبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل کوژ، متورم، ملتهب، بادکرده، منبسط، پُرباد، انبساطیافته، پُفآلود، پُفی ضخیم، کلفت، عریض بزرگشده، برآمده، بادکرده، درشت پرآبله، تاولزده، پرورده
گوناگونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، متنوع، مختلف، جورواجور، قدونیمقد، الوان، رنگین، رنگارنگ▼، ملون، متلون، نقشونگاردار، مزیّن رنگینکمان بوقلمونصفت، متلون، دمدمی
نفرت داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی رت داشتن، متنفر بودن، بیزاربودن، بد دانستن، بری شدن، بدش آمدن، میل نداشتن کینه ورزیدن، خوار شمردن، نفرین کردن