متکبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ه، دارای فیسو افاده، افادهای، ازخودراضی، خودستا، خودبین، باددرسر، متفرعن، خودپسند، پرافاده، متفرعن، مدعی، تحقیرکننده، لافزن، دارای اداواصو
خودخواهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، خودپسند، خودپرست، خودبین، متفرعن، متکبر، مغرور، خسیس، مالپرست، طماع، حریص، فرصتطلب شخص خودخواه، نارسیست، شخص متکبر
شاخهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت شعبه، فرع، شاخ چیز فرعی، مشتق، متفرعات، تابعه الحاقی، متمم ساقه، شاخ وبرگ قمر واحد اداری ◄ بخش▲
تکبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، نخوت، تفرعن، باد، خودبینی، خودستایی، خودپسندی، عجب، غرور، مدعیگری، تظاهر، لافزنی، خودخواهی بالانشینی، بادِ بغل(دماغ) نارسیسیسم، خودشیفتگ
موسیقاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی موسیقایی، خوشآهنگ، آوازی، مترنم آهسته، تند، لارگو، آداجیو ◄ ضرب [موسیقی] دلانگیز، دلنشین