موازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد موازی، متوازی، متحدالمرکز، هممرکز همزمان، مطابق، منطبق(سازگار) کناری، جنبی
طرف دعویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات اصحاب دعوی، متداعیین، متنازع، متداعی، خواهان، خوانده، آدم متهم کننده، دادخواهیکننده ولی ِدَم، معروض، مدعی، مدعیعلیه، متهم خبرچین پا، امضاکنند
مغایرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه غیر، دیگر، ضد، عکس، سوا، مباین، متغایر، خلاف، متضاد، مانعةالجمع، متفاوت علیه، مخالف، متضاد، ناسازگار غلط، منفی طرفدیگر، مقابل متقابل غیره، جز آن،