بدهکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی مقروض، متعهد، مدیون، معسر، بدحساب، محیل، آلوده، مشغولالذمه، مفلس، رهین، مرهون
موظففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ف، ملزم، متعهد، مقید، پایبند، وظیفهدار، مسئول، پاسخگو، جوابگو، بدهکار، مرهون، حقشناس، متشکر توبهکرده باوجدان، وظیفهشناس، مطیع فرمانبر، گوش
مسئولیت قبول کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ول کردن، تعهد کردن، متعهد شدن، لبیک گفتن، قول مساعد دادن، قول دادن، احساس مسئولیتکردن، التزام سپردن، التزام دادن
گرایش داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت گرایش داشتن، تمایل داشتن، مایلبودن، ترجیح دادن، انتخاب کردن متعهد بودن
مستعد بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت مستعد بودن، آمادگی داشتن، توانایی چیزی را داشتن، توان داشتن، توانستن متعهد بودن، گرایش داشتن بالقوهبودن، نهفته بودن