متعلقبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ودن، بهنام ِکسی بودن، مال کسی بودن، تعلقداشتن، درخدمت بودن، تابع بودن عاید شدن صفت چیزی بودن، ذاتی بودن، مشمول بودن
متعلق بهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] متعلق به، مالِ، ازآنِ دراختیارِ، درتصرفِ مختص به وابسته به، مربوط به
متعلق بهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] متعلق به، مالِ، ازآنِ دراختیارِ، درتصرفِ مختص به وابسته به، مربوط به
استبدادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام مت مطلق، حکومتظلم، ستمگری، رژیم پلیسی، استالینیسم، توتالیتاریسم، اقتدارگرایی، اولیگارشی، ستمشاهی، سختگیری خفقان، اختناق، انقیاد ظلم،
نسبیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، مطلق نبودن، نسبیبودن، همبستگی قابلیت مقایسه، تشبیه، تشابه تطبیق، مقایسه نزدیکی علیت موقعیت نسبی، مرتبه، درجه موقعیت درصف، چندم بودن، توالی یکسانی
فقدان ارتباطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه فقدان ارتباط، مطلقیت، استقلال، آزادی دلبخواهی بودن، یکجانبه بودن دیمی بودن، الکی بودن، بیحساب و کتاب بودن انفراد، جدایی، گسیختگی، عدم اتحاد، تک بو