متصرففرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] متصرف، تصرف‌کننده، رباینده ستاننده، بردارنده، گیرنده▼ غارتگر، غاصب، مهاجم، گرگ‌صفت، حریص، آزمند، طماع راهزن آفتاب‌نشین غارتگرانه ستمگر، بی
تصورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق ض، پندار، گمان، حدس▼، انگاره، ایده، خیال، تخیل، ایهام، وهم، پنداشت، تلقی انگارش، انگاشتن، ایده‌سازی فرضیه، تئوری، نظریه ◄ علم تز، قضیه، مسئل
فرضیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق خیالی، حدسی، تخمینی، تقریبی، نزدیک، متصور، قابل‌تصور، پنداشتنی، انگاشته مجرد، انتزاعی، مفهومی، تئوریک، اعتباری
خلاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق اق، آفریننده، مبتکر، مخترع، مُوَلّد، نواندیش، نوآور خیال‌باف، خیالاتی، متوهم، افسانه‌پرداز، متصور، تصورکننده خلاقانه، ابتکاری
متصرففرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] متصرف، تصرف‌کننده، رباینده ستاننده، بردارنده، گیرنده▼ غارتگر، غاصب، مهاجم، گرگ‌صفت، حریص، آزمند، طماع راهزن آفتاب‌نشین غارتگرانه ستمگر، بی
منبسطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد نبسط، متورم، پُرباد، انبساط‌یافته، توسعه‌یافته، بازشده بسط‌یابنده، درحال انباشت، افزاینده بسیط، باز، پهناور، گسترده، وسیع ضخیم، کلفت، عریض رشدیافته،
محدبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل کوژ، متورم، ملتهب، بادکرده، منبسط، پُرباد، انبساط‌یافته، پُف‌آلود، پُفی ضخیم، کلفت، عریض بزرگ‌شده، برآمده، بادکرده، درشت پرآبله، تاول‌زده، پرورده
