مادرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ام، مامان، مام، مامی غریزۀ مادری مادربزرگ، پیرزن نامادری، مادرخوانده، مادراندر
فهرستشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد هرستشده، لیستشده، مندرجدرفهرست، ثبتشده، پذیرفته شده [بورس]، موجودی برداری شده ثبتنام شده، نامنویسی شده
[مقلدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه د، تردست، بازیگر پیرو، دنبالهرو مترجم، مفسر شیاد، شارلاتان، متظاهر چاپلوس ◄ مقلد 851]
درجهبندی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت درجهبندی کردن، ردهبندی کردن، رتبهبندیکردن، طبقهبندی کردن، درجه دادن مدرجکردن
مظروففرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ] مظروف، محتویات، محتوا مفاد، مضمون، مندرجات، مطالب مواد متشکله، اجزا، اجزای سازنده، عوامل، عناصر، عامل، عنصر، مادۀ ترکیبی، جزء سازا، جزء سازنده