تطبیقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم پیروی ازقاعده، به‌قاعدهبودن]، انطباق، دنباله‌روی، تبعیت، متابعت، انطباق، همخوانی، پیروی، سازگاری، توافق، مطابقت تدین، اقتدا، وفق‌پذیری، نرمی، فرمانبر
ارگانیسمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی نیسم، حیوان، موجود زنده، جانور، جاندار، مخلوق، تنابنده، جنبنده، زندگی میکروارگانیسم متابولیسم، سوخت‌وساز سازواره خصوصیات ممیزۀ موجود زنده: حرکت،
اطاعتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام داری، پیروی، فرمان‌نیوشی، رعایت، شنوایی، امتثال، انقیاد، بندگی، تابعیت، متابعت، تمکین، خدمتکاری، طاعت، فرمانبری، عبودیت، چاکری، خدمتگزا
باقیماندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت قیمانده، بقیه، مانده، تتمه، مابقی، الباقی، [حالت صفتی باقیمانده▼] پس‌مانده، ته‌نشین، رسوب، دُرد، ته‌مانده، لا، لای، لِرد ثقل برآمد، حاصل، رویش افزون
بعدیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ] بعدی، پس‌آمد، پیرو اخیر، نزدیک متعاقب، زیرین، ذیل، تالی، مابعد، پسین، متأخر، آتی افزوده‌شده پشتی منتجه، به علت/ ناشی از
