ماهیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی، ماهی خوراکی خوراک ماهی پیرانا، کوسه، نهنگ، وال، بالن، ارهماهی تون، تونا، ساردین، ماهی سفید، اردکماهی، استورژن (اوزونبرون)، ماهی خاویار ماه
ماهیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی، ماهی خوراکی خوراک ماهی پیرانا، کوسه، نهنگ، وال، بالن، ارهماهی تون، تونا، ساردین، ماهی سفید، اردکماهی، استورژن (اوزونبرون)، ماهی خاویار ماه
شکار کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی دن، ماهی گرفتن، صیدکردن، تور انداختن، بهدام انداختن، گرفتن تفریح کردن
ماهیخوراکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اهی، سفید، آزاد، اوزون برون، استرژن، کپور، کفال، کیلکا، حلوا، شیر، زبیده، قزل آلا، تونا (تون)، ساردین، ماهی دودی، شور، سنگسر، سوف، شوریده، قباد، ماه
منطقهالبروجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام البروج، بروج دوازدهگانه، دوازده صورت فلکی ویژه (برج)، استوای کرۀ سماوی، افلاک▲ حَمَل (برّه)، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جُ
روغنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی اتی، روغنزیتون (کنجد، آفتابگردان، بادام زمینی، سویا، ...)، روغن حیوانی، کرمانشاهی، روغنجامد (اشباع نشده، ...)، چربی▼ روغن [کبد] ماهی دانهها