مقدار محدودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت دود، حداقل، حداکثر، ماکزیمم، سقف، غایت، حد حد نصاب، حضور سنجش، اندازهگیری، توزین کوپن، تکه، سهم مشت، خروار، وجب محتوا، محتویات، مظروف توده، مقدار ز
قسمت عمدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ده، اغلب، بیشتر، اکثر، بخش اصلی، مهمترین بخش اکثریت، بیشترین توده جوهر ماکزیمم
بسیارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد لی، زیاد، فراوان، بیشمار، بیحد، بیحدوشمار، کثیر، عدیده، متعدد، بیاندازه، افزون، مالانهایت، وافر مُفصّل، طویل [کلام] هنگفت، گران، فاحش بیشتر، عمده
عنصر عددیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ی، فاکتور، کسر، عددگویا، کسر متعارفی، عدد مخلوط، کسر مرکب مضروب، مقسوم، بخشیاب، مضروبٌفیه، مقسومٌعلیه، بخشی مخرج، مضرب اعشار، اعشار مکرر فاکتور مشت