مأمنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ت، پناهگاه، خلوتگاه، کنج عزلت، گوشۀ خلوت، گوشۀ انزوا، گوشۀ دنج جای تحصن، ملجأ، مأوا، حرم، حریم مقدس، محراب منطقۀ حفاظتشده، محدودۀ ممنوعه حرز
محل استراحتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه تراحت، آسایشگاه، استراحتگاه، مأوا، مأمن پناهگاه، جانپناه، حفاظ پانسیون، خوابگاه، مَسکَن پلاژ، تفریحگاه، محل تفریح مسافرخانه، مهمانسرا محل
محلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام حوطه، محدوده، جا، حیاط، صحن، اندرونی، حرم، حریم، مأمن، چاردیواری ساحت، عرصه، فضا منطقه (فضای معین) سالن سرپوشیده، فضای بسته محوطۀ پنالتی (جریمه،
درونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اخل، تو، اندرون، بطن، دل، مغز، لُب، روح، نهان، نهاد، میان حیاط، صحن، اندرونی، محل، حرم، مأمن فطرت، جوهر هسته، مرکز نفوذ، دخول اشباع، حضور انتشاردر د
آرامشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت یسروصدایی، آسایش، استراحت، راحت، خواب، سکوت راحتی، آرام، سکون، امن، امنیت، امنوامان محل استراحت، آسایشگاه، مأوا، محل دنج، پناهگاه، مأمن، محل توقف
پناهگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی تحصنگاه، جای تحصن، تکیهگاه، ملجأ، حرز، مأوا، کهف، حرم، حریم مقدس، محراب، منطقۀ حفاظت شده، بست، مأمن سنگر، خاکریز، حفاظ پرورشگاه، یتیمخانه