بازندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ، مغبون، متضرر، زیاندیده، مالباخته سرهمبند صید، آدم ساده، مرئوس ازآنجا راندهو ازاینجا مانده، مادرمردۀ چادربرده منقرض شکستخورده▼ قبول نشده، ر
بازندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] بازنده، باخته، مقهور متضرر، مالباخته، ورشکسته، پرداختنکننده زیانکار، خسرالدنیاوالآخره
قانونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ین، مجموعۀقوانین، حقوق، آیین، یاسا، هنجار، مقررات، ناموس، ضابطه قاعده قانون اساسی قانون مدنی، قانون تجارت، قانون مالیاتها، قانون تعزیرات، قانونق